چرا حتی زحمت فکر کردن به استراتژی را به خودمان نمی دهیم ؟

ست گادین 2018/4/10

تاکتیک و استراتژی دو واژه گیج کننده هستند . وقتی تاکتیک ها شکست می خورند این استراتژی است که ما را نجات می دهد .

تاکتیک که شکست خورد باید رهایش کرد.

ولی این به معنی اشتباه بودن استراتژی نیست .

استراتژی حتی با وجود کنار گذاشتن یک تاکتیک می‌تواند ادامه پیدا کند .

یک زن به عنوان کارگزار املاک ، می تواند تصمیم بگیرد که هدفش ایجاد لیست بلند بالاتری باشد و این استراتژی اش را با تبدیل شدن به قابل اعتماد ترین آدم شهر به دست آورد .

صدها تاکتیک برای این خانوم وجود دارد که جلب اعتماد کند . او می تواند رویدادهای شهر را هماهنگ کند ، از تیم‌ها حمایت مالی کند ، در دفتر کارش جلسات اجتماعی برگزار کند ، از تیم های ورزشی محلی حمایت مالی کند ، کارآموزان زیادی را با یک دست مزد منصفانه استخدام کند ، در کتابخانه محل سمینارهایی برگزار کند و الی آخر ...

 مهم نیست اگر یک یا دو یا پنج تا از این تاکتیک‌ها جواب ندهند . آنها اثر هم افزایی دارند .

ولی فقط کافیست یکبار ، فقط یکبار این خانوم از اعتماد کسی سوء استفاده کند . همه ی استراتژی اش به باد می‌رود .

تاکتیک‌ها موقتی و مصرفی هستند .

استراتژی یک مسیر دائمی و طولانی است .