ست گادین 2018/4/7
ما اغلب یکی از این دوتا رو انتخاب میکنیم : گفتگو یا قهر .
موقع دیدن آگهی بازرگانی ، اگه ما از برندی خوش مون نیاد ، اونو نادیده
می گیریم .این انتخاب ما بین موندن یا ترک کارفرمایان ، فروشندگان و ارگانهاست که برای
اونها توجه و اسپانسر به ارمغان میاره .
گاهی مردم ، بجای قهر و ترک کردن ، گفتگو می کنند .
بیشترِ عمر من ، صرف این شده که نشون بدم بزرگترین فرق دولت و اقتصاد همینه ؟
در بیشتر موارد ، دولت عموماً میز مذاکره رو ترک کرده .اگه شما کشورتون
رو دوست نداشته باشید ، می تونید ترک اش کنید ولی این کار فوق العاده مخربی هست . با
اینحال شما هنوز عضوی از اجتماع هستید و کسی به بی تفاوتی یا تنفر شما رای نمیده .
وقتی شما توان خروج نداری ، سیستم سرمایه داری انتخاب کارآمدی در اختیارت
نمیذاره . اگه امکان خروج نداری و مجبور به مصرف چیزی هستی ، در واقع مشتری نیستی چون
از داشتن صدا محروم هستی .
در یک دولت کارآمد ، حق داشتن صدا برای کسانی که امکان خروج ندارند ، یک
اصله .
یک دموکراسی که خوب کار می کنه ، درها رو برای مردم باز می کنه تا اونها شنیده بشند و اقداماتی انجام بشه .
موضوع داشتن صدا .
وفاداری همون نوسانات عاطفی هست که بشکل گفتگو ظاهر میشه ، اونم درست وقتی
که امکان قهر کردن رو هم داریم .
وقتی مشتری های وفادار باشما گفتگو می کنند ، چطور جواب شون رو می دید
؟ وقتی اونا به شما شانس حرف زدن میدند ولی شما از گفتگو صرفنظر می کنی ، هزینه اش
چیه ؟
من چندین بار تجربه ی اینو داشتم که وقتی صدای من شنیده نمیشه ، تصمیم
گرفتم بجای گفتگو ، براحتی قهر کنم .
داشتن صدا ، به اصطلاح بیان یک نوع وفاداریه . داشتن صدا صرفاً بمعنی انتقاد
کردن نیست بلکه به منزله ی مشارکت کسی هست که در عین حالی که گزینه ی قهر کردن رو داره
ولی به جاش گفتگو رو انتخاب می کنه .
نظرات
ارسال یک نظر