ما
غالبا برای گفتن زمان از چهار عدد مثلا ( ۲۲:۴۹ ) استفاده میکنیم.
این کاملا تاسفبرانگیز است که هیچ کتابِ راهنمایی، برای بیان صحیح زمان نداریم.
پس جای تعجب هم ندارد که در این کار دچار اشتباه شویم.
ما
از آگاهی بر زمان، چگونه بهره میبریم و چه روایتی از گذشت زمان در زندگی
داریم؟چند مثال:
حواسمان
بر روی تک تک روزها و تصمیمات کوچکی که در آن روزها میگیریم متمرکز است. ولی از
آگاهی به کل سال غافل هستیم.
از
طرفی درد و رنجهای کوچک را تحم نمی کنیم تا رضایت در طولانیمدت را بدست آوریم .
این یک شکست در سرمایهگذاری برای آینده است که به قیمت انتخاب میانبرهای سریع و
زودبازده، آن را به جان میخریم.
ما
درحال تکرار گذشتهایم و بر روی محاسبه هزینهها وسواس داریم. درحالیکه میتوانیم
آزادانه و براساس اطلاعات جدید، تصمیمات نو بگیریم.
ما
در حین رخدادن بهترین تجاربمان، به فکر تیک تاک ساعت هستیم و لحظهها را در زمان
حال زندگی نمیکنیم.
درباره
زمان، صادق نیستیم و در سختیها و ناراحتیها خیال میکنیم این وضعیت ابدی است.
ما
در انتخاب بین هیجانات رسانهای و انجام کارهای مهم و شگفت انگیز ، گیج ماندهایم، ولو اینکه هر
دو به یک اندازه طول بکشند.
هر
کدام از ما، ساعتهای
فانتزی جالبی همراهمان داریم ولی به این معنی نیست که در فهم و بیان زمان هم خوبیم.
نظرات
ارسال یک نظر