...........................................
شما ممکن است از سیاستِ تامینِ
کمکهزینهی (reimbursement) آموزشی توسط شرکتتان متعجب شوید.
شما نه تنها میتوانید این
پول را صرف خرید کتابی کنید که مسیر شغلیتان را عوض میکند، بلکه میتوانید در یک
دوره آموزشی هم حضور پیدا کنید و برای آن وقت بگذارید، البته از جیب شرکت.
این اتفاق بزرگی برای شرکت
و برای خود شماست چون با این کار، شما در کارتان باهوشتر و ماهرتر میشوید و بیشتر
دل به کار میدهید. بعلاوه اگر زمانی این شرکت را ترک کنید، انتخابهای هوشمندانهتری
خواهید داشت.
جالب اینجاست که افراد کمی
از این امکان و امتیاز خاص بهره میبرند.
یک دلیل آن، عدم آگاهی شما
از وجود چنین امکانی است.
دلیل دوم مربوط به زنده شدن
خاطرات درس و مشق دوران مدرسه است که ممکن است بعضیها میانهی خوبی با برگشتن به آن
فضای امر و نهی و کنترل را نداشته باشند که مربوط به جو آموزشی دوران صنعتی( mindset of industrial education )است.
اما بهنظر من، بزرگترین علت،
«ترس» است.
ترسِ خواستن چیزی از رییستان،
ترس ابراز علاقه به یادگیری و ترس از فردای یادگیری! چون میترسید بعد از آموزش، از
عهدهی انتظارات بوجود آمده بَرنیایید.
عجب دیدگاه احمقانه ای!
سطح پایینِ انتظارات برای
کوتاهمدت جواب میدهد ولی استراتژی ارزشمندی برای بلندمدت نیست.
یادگیری در محل کار را از
رییستان درخواست کنید، آموزش را با آغوش باز بپذیرید و یکجوری با مقولهی یادگیری
کنار بیایید.
نظرات
ارسال یک نظر