گرایش به صنعتیشدن(Industrialism) بر
کمیابی(scarcity) بنا نهاده شده است. مثلا روش سنتیِ قبولی در دانشگاه
را بخاطر آورید. در واقع در آن حد که میدانیم، بیشتر کشورها، امور آموزش را بر اساس
سلسله مراتب، وجود محدودیتها و دسترسی دشوار به منابع چیدهاند.
این قضیه، ما را به یک مدلذهنی (mindset) رایج
میرساند: اگر این مال شماست، پس مال من نیست. ما همرسانی (sharing)
را به کودکان آموزش میدهیم
ولی در دنیای واقعی، سرمان شلوغتر از آنست که برای اشتراک با دیگران، حساب همه چیز
را داشتهباشیم.
ولی بعضی از سیستمها بر پایهی
فراوانی (abundance) سرِپا هستند. بعنوان مثال، یک زبان وقتی ارزشمندتر
است که عدهی بیشتری به آن زبان صحبت کنند.
تاثیر شبکهای(the network effect) به ما در فهم سیستمهای مبتنی بر ارتباطات(connections)
کمک میکند. یعنی در پی بردن
به اینکه «بیشتر بهتر است نه بدتر». سود در مشارکت و همکاری است. ارتباط فرهنگی یک
سرمایه است.
ویکیپدیا با ارزشتر از یک
دایرهالمعارف سنتی است. چون توانسته صفحات بیشماری را در اختیار نویسندگان بیشتری
قرار دهد. سیستم وقتی بهتر کار میکند که افراد بیشتری از آن استفاده کنند.
چرخش فرهنگی فعلی به ما میگوید
که آموزش باید مبتنی بر فراوانی باشد نه کمبود. یک صندلی در دانشگاه هاروارد بسیار
با ارزش ولی کمیاب است.
ولی اگر ما بتوانیم بجای آموزش
در سطح دانشگاه و با مدل کمبود، بر روی یادگیری
(Learning) در مقیاس فراوان
در سطح عمومی رو بیاوریم، توجه ساختاهای قدرت (power
structures) را به سمت خودمان
جلب خواهیم کرد.
هرچه آگاهی مردم بالاتر برود،
ارزش سیستم یادگیری مبتنی بر فراوانی هم بیشتر میشود. چون دانش (knowledge) به
همکاری و پیشرفت میانجامد. دانش به خلاقیت بیشتر، ارتباطات بیشتر و در نهایت به تولید
دانش بیشتر منجر میشود.
البته این کافی نیست ولی برای
شروع خوب است.
؛.............................................
لینک مرتبط : متمم چیست؟

نظرات
ارسال یک نظر