سفر در زمان، کارِ طاقت‌فرسا‌یی است





؛...............................................

اگر مدام در آینده سیر کنید و بعد از خیالپردازی، به زمان حال برگردید، این رفت و برگشت شما را خسته خواهد کرد.

نوشتن کتاب یا آماده شدن برای TED talk می‌تواند هر آدم خلاقی را از پا در بیاورد.

برای خیلی از مردم، بلافاصله توییت‌کردن، کار آسانتری است.

چون توییتر به شما اطمینان می‌دهد که همه چیز در زمان حال متوقف شده است. درباره‌ی کاری که الان دارید انجام می‌دهید یا احساسی که الان دارید یا درباره‌ی چیزی که همین حالا خشم‌تان را برانگیخته است توییت کنید. رُک و پوست‌کنده درباره‌ی همین ده دقیقه‌ی جاری بنویسید. نه آینده و نه گذشته.

ولی از طرف دیگر، «کتاب» یک حس دائم‌بودن (permanent) را به آدم می‌دهد. کتاب درباره‌ی حالا نیست، درباره‌ی بَعدهاست. کتاب وصیتنامه‌ی (testament) شما برای غریبه‌هایی است که آن‌را خواهند‌ خواند.

وقتی می‌نشینید تا کتاب‌تان را بنویسید یا وبلاگ‌تان را در مورد همان موضوع بروز کنید، در سفری به آینده، تجسم می‌کنید که چه کسی قرار است آن‌را بخواند و بعد، از جایی بی‌شکل و شمایل در آینده به زمان حال بازتاب (reflect) پیدا‌ می‌کنید.

سفر در زمان( Time travel) یعنی همین.

بدون شک ما به این نوع سفر در زمان نیاز داریم. ما نیازمند ایجاد یک انضباط برای تفکر عمیق درباره‌ی پیامدِ کارهایمان هستیم. ما نیازمند طراحی، رویاپردازی و بده‌بستان‌هایی (trade offs) هستیم تا میسر را گم نکنیم و بتوانیم کارهایی افتخارآمیز انجام دهیم.

ولی هروقت حس کردید که سفر در زمان، شما را فلج و درمانده می‌کند شاید بهتر باشد به زمان حال برگردید. دور آتش بنشینید و داستان‌تان را برای بقیه تعریف کنید[ توییت کنید.م ]. یعنی داستان‌پردازیِ شما از زمان حال برای همراهان‌تان در زمان حال.






نظرات