هزینه‌ی آموزش








منطق آموزش و پرورش این است که هر چه بیشتر بیاموزید، شغل بهتری گیرتان می‌آید و پولی که از شغل‌تان درمی‌آورید، آموزش شما را به یک سرمایه‌گذاری ارزشمند تبدیل خواهد کرد.

اما آنچه بعد از گرفتن شغل رخ می‌دهد چیست؟

در برخی سازمان‌ها این پایان راه است. امکان دارد تجارب و هوشمندی‌هایی در شغل‌تان کسب کنید ولی این گونه سازمان‌های کوته‌بین، آموزش مداوم را بسیار پرخرج قلمداد می‌کنند.

بصیرت یعنی اینکه بدانی، کارمندان راکد بسیار پرخرج‌تر از کارمندان آموزش دیده هستند.

سازمان‌های خیلی بیشتری هم وجود دارند که موافق پرداخت هزینه آموزش کارمندان‌شان هستند. آنها فهمیده‌اند که یک کارمند الهام‌بخش و دارای بصیرت، نسبت به کارمندی که به حال خود رها شده است، محصول ارزشمندتری تولید می‌کند.

کارمندان هم به تدریج، به این درک می‌رسند که در آینده‌ی شغلی‌شان، از زمان و زحمتی که روی آموزش مداوم صرف می‌کنند، منتفع خواهند شد. زیرا چیزی را که یکبار می‌آموزند، بارها و بارها به دردشان خواهد خورد.

 آینده از آن تصمیمات بهتر، شغل‌های عاطفه‌محور )مراقبت از کودکان، رسانه، مراقبت‌های پزشکی، کارهای اجتماعی،... ) و اعتماد‌سازی است که همگی محصول آموزش‌اند.

اگر آموختن را رها کنید، از قافله عقب خواهید ماند.




نظرات