بینش یا درک مستقیم (intuition) نام دیگری است بر آگاهی و فهم شما از اتفاقات
دوربرتان که فراتر از اطلاعات در دسترس است ولی قادر نیستید در قالب کلمات توضیح دهید
که چگونه به چنین ایدهای رسیدهاید.
بینش یا بصیرتِ شما دربارهی وضعیت سیاسی نیوزلند یا شرایط دیگهای بخار
در زیرمین آپارتمانی در Dobbs Ferry کار نمیکند.
بینشِ خوب، یادگرفتنی است یعنی «چگونه دیدن» را یاد بگیرید. بعبارت دیگر،
سیستمها، فرایندها و بیشتر از همه، فرهنگها را ببینید و با تکیه بر آنچه میبینید
به بصیرتی دست یابید که دیگران از داشتن آن عاجزند.
بینشِ بد یعنی سروصدای داخل سرتان شما را چنان فریب دهد که فکر کنید سیستم
را میفهمید ولی در واقع چیزی از آن ندانید.
یادگیریِ«چگونه دیدن»، نیازمند تمرین است و داشتن یک راهبلد که شما را
برای گذر از فرایندها راهنمایی کند، بسیار کمککننده خواهد بود. ولی زمانیکه یادگرفتید،
میتوانید ایدههایتان را با صدای بلند بزبان بیاورید و به دیگران بیاموزید.
در این صورت، آن توانایی دیگر صرفا بینش(intuition)
نیست بلکه تبدیل به خردمندی (wisdom) شدهاست.

نظرات
ارسال یک نظر