رسانه ما را به کجا خواهد برد؟








از وقتی اولین داستان روی تخته سنگی حک شد، متخصصانِ رسانه کوشیدند تا به تفصیل بیان کنند که آنها چیزی را به مردم می‌دهند که واقعا به آن نیاز دارند که همانا بهترین گزارش‌ها از اتفاقات است.

رسانه باعث شد عواملی مثل فرهنگ، فعالیت‌های بشری و خواسته‌های مردم به صفحه‌ی اول اخبار منتقل شوند.

در واقع این توجه‌طلبی و سودجویی صنعت رسانه‌ای است که واضح‌تر از همیشه، فرهنگ ما را هدایت می‌کند.

متفکران به‌طور منظم، درباره‌ی افول نزاکت و اوج‌گیری وحشت و قلدری هشدار می‌دهند و بیشتر از همه، از رفتارهای تفرقه‌انگیز به جای حرکت‌های رو به پیشرفت و پربار، که مردم را به گروه‌هایی جدا از هم تکه‌تکه می‌کنند، شاکی هستند.

 و دقیقا در همان زمان، برنامه‌های تلویزیونی واقع‌‌نما با بیشترین استقبال مواجه می‌شوند و به‌شکل فزاینده‌ای، اخبار با بیشترین زمان پخش، به نازلترین و تباه‌کننده‌ترین برنامه تلویزیونی تاریخ تبدیل می‌شود که ظهور رسانه‌های اجتماعی هم به آن دامن می‌زند.

دو کلاس در دوره ابتدایی را تصور کنید:

معلم در یکی از کلاس‌ها، توجه زیادی به قلدرها، عاملان مزاحمت و اهالی دعوا و بلوا می‌کند و بقیه دانش آموزان همیشه در حال تشویق و هورا‌کشیدن برای آنها هستند.

معلم در کلاس بعدی، استانداردهایی را برای کلاس تعیین کرده است و با کنار‌زدن خواسته‌های خودخواهانه، اقدام به تشویق کودکان به سخاوتمندی و خلاقیت کرده‌ است.

سرنوشت این کلاس‌ها چگونه از هم تفکیک خواهد شد؟

دوست دارید کودک شما در کدام یک از این کلاس‌ها باشد؟

ما دیگر دانش‌آموز کلاس دوره ابتدایی نیستیم و رسانه نیز معلم یا دایه‌ی ما نیست ولی حجم توجهی که همه روزه به کانال‌های تلویزیونی گسیل می‌کنیم نسبت به آن توجهی که به درس‌های کلاس ابتدایی داشتیم،  قابل مقایسه نیست و چنین توجهی به تلویزیون، هم برای خودمان و هم برای اطرافیان‌مان جز تباهی هیچ ثمری ندارد.

تولیدکنندگان برنامه‌های تلویزیونی این را به خوبی می‌دانند و برای جلب توجه بیشتر، تلاش فزاینده‌ای انجام می‌دهند و حتی وقتی به درِ بسته می‌خورند، به انجام تحقیقاتی برای یافتن راه‌های جدید دست می‌زنند، چون این شغل‌شان است.

فراتر از همه این‌ها، رسانه‌ها منفعت‌محور بوده، نیازمند مشارکت ما برای پرداخت هزینه‌هایشان هستند.

این یک بازی نابرابر است، در حالی که آنها مجهز به آخرین تحقیقات علوم رفتاری بر علیه ما هستند، ما مردمی نا‌همسو و به صورت توده‌هایی ناراضی پراکنده شده‌ایم.

شاید بتوانیم برای حل این مسئله با همدیگر ارتباط برقرار کنیم، و برای یافتن راه حلی کارآمد، خودمان را سازماندهی کنیم.

قدم اول آن است که از خوردن طعمه‌ی رسانه‌ها دست برداریم. قدم دوم، گفتن این جمله است:
«follow me»





نظرات