فرق روند با نتیجه






برای یک طرفدار ورزشی، یک فرد متعصب یا یک فرد مُزدبگیر، نتیجه‌ی کار، اهمیت بسزایی در تصمیم‌گیری او دارد. وی از روند (process)، فقط وقتی راضی است که به نتیجه دلخواه‌اش منجر شود.

از طرف دیگر، یک دانشمند، یک مهندس یا هر کسی که در حال پژوهش در زمینه عدالت و بهره‌وری است، بر روی وجود یک روند قابل اعتماد تاکید می‌کند و یاد می‌گیرد که با هر نتیجه‌ای بسازد.( یا حتی با کار سخت، بهبود ورودی‌ها و ارتقاء سیستم، به نتایج بهتری در آینده دست پیدا کند.(

به جای این سوال که «تیم من چگونه کار کرد؟» می‌توانیم سوال‌مان را اینگونه آغاز کنیم: «آیا سیستم، کاری را که انتظارش می‌رفت، انجام داد؟»

شما می‌توانید تاحدودی سیستم را به بازی بگیرید، ولی این سبک، همیشه به گرفتار‌شدن شما تمام منتهی خواهد شد. در حالیکه وقتی اصول اولیه سیستم را یاد بگیرید، می‌توانید برای همیشه با اتکای به آنها، کارتان را ادامه دهید.

روندی که در اکثر اوقات، پاسخ‌هایی به خواسته شما می‌دهد، احتمالاً ارزش اعتماد شما را هم دارد. هرچند پاسخ‌هایش با باورهای شما در آن لحظه ناسازگار باشد.

وقتی میل ندارید از تیم خودتان انتقاد کنید، فریاد‌زدن بر سرِ سیستم کارساز نیست. روش موثرتر آن است که بر آموزش جدی تیم‌تان و یا پیداکردن یک استراتژی بهتر تاکید کنید.



نظرات