این کاغذ‌پاره چند می‌ارزد؟






صَرف مبلغ ۲۵۰ هزار دلار در عرض چهار سال در دانشگاه MIT یا ملحق‌شدن به بیش از ۲ هزار ساعت از کورس‌های مجانی دانشگاه؟

چه فرقی می‌کند؟

وقتی تحصیل می‌کنید، شهریه می‌پردازید و وارد دنگ‌وفنگ انتخاب واحد اجباری، اختیاری و برگزاری امتحانات و... می‌شوید. ولی در نهایت چه چیزی نصیب‌تان می‌شود؟ یک نمره الف و یک مدرک.

قدرت آن مدرک، مافوق تصور است. دانشجویان و خانواده‌هایشان، یک عمر زیر بار قرض خواهند رفت تا اینکه آن کاغذپاره را به دست آورند. برای رسیدن به آن تکه کاغذ، دست به انتخاب‌هایی درباره زمان،مکان و چیزهایی که قرار است روی آن تمرکز کنند خواهند زد. بدون آنکه لحظه‌ای به این فکر کنند که در ازای ظاهر قطعی و مطمئن آن مدرک، چه چیزی را از دست می‌دهند.

درحالیکه یادگیری خودش خودش را جلو می‌برد. (Learning is self directed). یادگیری برای جابجا کردن مقطع تحصیلی ما نیست، بلکه هدف از یادگیری، تغییر زاویه دید ما به جهان است.

یادگیری یک کار داوطلبانه است. یادگیری همیشه در دسترس است و اثر هم‌افزایی(compounds) دارد. چون یک‌بار که چیزی را یاد بگیریم، می‌توانیم بارها و بارها از آن استفاده کنیم.

خیلی از بزرگسالان در ایالات متحده، در سال بیش از یک کتاب نمی‌خوانند. چون بعد از گرفتن مدرک، حکمی به خواندن کتاب‌ها اختصاص داده نشده است.

ما با شانس‌های زیادی برای یادگیری احاطه شده‌ایم ولی به جز مواردی که چیزی آموختنی بَزک نشده باشد یا در قالب گواهینامه‌ای کمیاب به ما عرضه نشود، اغلب روی لینک دیگری کلیک می‌کنیم یا موس را روی ویدیوی دیگری می‌لغزانیم.

استثناً افرادی هستند که انتخاب کرده‌اند تا کارایی بالایی (high performance) داشته باشند. دکترها، ورزشکاران، برنامه‌نویسان و لیدر‌هایی که انتخاب کرده‌اند که بترکانند! (to make a ruckus). آنها دریافته‌اند که یادگیری ممتد، هسته اصلی آن چیزی است که نیاز دارند.

مقاله‌ی Will this be on the test پرسشی است که ما از جوانان یاد می‌گیریم...

اهمیت مدرک، آنقدرها نیست که به ما باورانده‌اند.


️⁩

نظرات