مدرسه به مردم آموزش میدهد
که مثل نگهبانان (maintainers) کار کنند:
«همهی مجسمهها در گالری موجودند، در پایانِ
شیفت، مطمئن شوید که باز، همگی سرجایشان باشند. وقتی شروع به کار میکنید، کف سالن
تمیز است، مطمئن شوید موقع پایانِ کار هم، تمیز باشد. کتابِ راهنما حاوی ۷ قانون است، لطفاً آنها را نقض نکنید. ده نفر بیمار
بعدی، به تست آلرژی نیاز خواهند داشت. مشتریانی هستند که باید به آنها خدمت کرد. استانداردهایی
وجود دارد که باید حفظ شوند. کارهایی هست که باید انجام شوند.»
شکی نیست که این کارها مهماند
ولی هیجانانگیز نیستند.
با اینحال، عده کمی از مردم
هم توجهی به این درسها نمیکنند و به افرادی خلاق، پیشرو و قانونشکن بدل میشوند.
آنها نه تنها به جولان در نامتناهی مشغولاند، بلکه هیچ اطمینانی به اینکه چه کاری جواب میدهد ندارند. ولی
با این همه، آنها معتادِ جهش روبهجلو هستند.
من فکر میکنم که امکان تغییر
موقعیت آنی (switch) [ از نگهبانِ سنت بودن به سنتشکن بودن و برعکس.م] وجود
دارد.
میدانم که کار فوقالعاده
سختی است. البته انجام همزمان هردو باهم نیز بسیار سخت است.
پس هوشمندانه انتخاب کنید.
نظرات
ارسال یک نظر