وقتی اوضاع دشوار شود، آیا
بطور غریزی برای بهترکردنِ شرایط، کمرِ همت میبندید یا تله میگذارید تا اوضاع خرابتر
هم بشود؟
با این استدلال که اگر اوضاع
بدتر شود، نیازی به تعامل با بقیه نخواهید داشت.
و اگر اوضاع بدتر شود، میتوانید
از زیر بار مسئولیت، شانه خالی کنید.
یا این اوضاع بهمریخته، دیگر
مشکل شخص شما نخواهد بود.
اگر ما برای بهترکردن شرایط،
به خودمان اعتماد نداشته باشیم، وقتی وضعیت پُرریسک، پُرتنش و دردناکی بوجود میآید،
ممکن است احساس کنیم که سادهترین راه آنست که اوضاع را بیش از پیش بهم بریزیم و صحنه
را ترک کنیم.
تعهد یعنی سرمایهگذاری در
یک سیستم، در یک مکان، در یک رابطه یا یک پروژه. یعنی قبول مسوولیت. متعهد شدن باعث
میشود، انسانی که در مقابل ماست، واقعیت پیدا کند و مسألهاش ضروری و مهم تلقی شود.
حتی ممکن است تنها ارزش واقعی
همین باشد.
سپاس از شما بخاطر هر کاری
که برای بهترکردن امور انجام میدهید. ممنونم.
نظرات
ارسال یک نظر