در کوتاهمدت، ترک عقاید و
اصول، کار آسانی است. ما از ته قلبمان چنین فرض میکنیم که قرار است در چشمبرهمزدنی،
همه چیز به حالت عادی برگردد و در اینصورت به یکباره، ما هم تغییر خواهیم کرد.
سازمانها فقط به یک دلیل
توانستند گردنکلفتها، قُلدرها و بازیگرانِ بد را متوقف کنند: آنها گفتند که در حال
حاضر، برای ما راحتتر آن است که سر اصول خود بایستیم.
در حال حاضر، نوعی شرایط اورژانس
باعث شده است که درخواست از ایشان( قُلدرها)، برای رفتن و ترک این موقعیت، کار سختی
باشد. بنابراین فعلا ما بیخیال شدهایم.
وقتی استثنا قائل میشویم و با خودمان میگوییم: «فقط همین یکبار است و بس!»، معنی آن اینست که از قبل، تصمیممان را دربارهی یک موضوعِ واقعاً مهم، گرفتهایم.
موقعیتهای مشابهی برای ما
هم به وجود میآیند. لحظهی کوتاهِ سوقیافتن به سمتی که گردنکلفت، درندهخو یا یک
بازیگرِ بد شویم. چون افراد کمی هستند که تصمیم میگیرند در بلندمدت، آدم خودخواهی
باشند.
اصول، چیزی است که همین حالا
به آن عمل کنیم، حتی اگر کار سختی باشد.
نظرات
ارسال یک نظر