یک شرکت تازهتأسیس، با محصولات
کم و مشتریان کمتر، تلفناش زنگ نمیخورد و بخش خدمات مشتریان آن، سوت و کور است. 
با از راه رسیدن مشتریان بیشتر،
هر کدام از کارمندان، قولی به هر مشتری میدهد: به محض نیاز، ما در خدمت شما خواهیم
بود. 
محصولات شرکت افزایش مییابد
و بار تعاملات و روابط شغلی هم به تبَع آن، بیشتر میشود. 
تعداد سهامداران، شرکا و
نمایندگیهای خردهفروشی رو به فزونی میگذارد و هرکدام، توقع دارند که تعامل پیوستهای
با شرکت داشته باشند. 
اتفاق مشابه در مورد شبکههای
اجتماعی شما هم رخ میدهد. مادامی که دقیقهای برای بازکردن یکی از شبکههای اجتماعیتان
صرف کنید، چند ساعتِ آینده یا حتی چند صد ساعتِ آینده را باید برای تعاملات پشتِ سرش
اختصاص دهید.
و این یک روند روبه افزایش
است.  
اگر یک نویسنده کتابهای کودکان،
متعهد شود که به ایمیلهای همه مخاطبان و شاگردان مدرسه پاسخ دهد، به ازای کتابهایی
که فروخته میشود یا هر کتابی که مینویسد، بدهی تعاملهایش هم افزایش مییابد. تا
جاییکه دیگر زمانی برای ادامه نوشتن نداشته باشد. 
تعامل یک امتیاز است. 
اما معیار نیست.️
نظرات
ارسال یک نظر