فرهنگ (culture) با
یادآوریِ عقبافتادنمان از بقیه مردم، دائماً ما را تنبیه میکند. دوربینها به جای
اینکه به کسی توجه کنند که سختتر از قبل تلاش کرده، فقط روی برنده مسابقه تمرکز میکنند.
بانکها برای کسانی که قسطشان عقب افتاده، اخطار میفرستند و دانشآموزانی که یک روز
دیرتر تکلیفشان را آماده کنند، نمره پایین میگیرند.
ترس از اینکه ممکن است از
دیگران عقب بیافتیم، محرک خوبی است.
ولی این طرز سنجشِ پیشرفتِ
خودمان با دیگران، نه تنها باعث پیشرفت واقعی ما نمیشود بلکه به یک عادت تبدیل میشود.
پیشرفتهای خیلی سریع باعث ایجاد چنین عادتهایی میشوند.
تقریباً به طور قطع، شما هرگز
قهرمان یک ماراتن ۲۶ مایلی نخواهد شد. ولی اگر هر روز تمرین
کنید، یک دو ماراتون را میتوانید به آخر برسانید...
ذره ذره، روز به روز.
عادات به تعهدات میانجامند
و با متعهد شدن، یادگیری اتفاق میافتد.
فرهنگِ پیشرفتِ خیلی سریع،
کمککننده نیست ولی میتواند حمایتگر باشد. وقتی پشتسری وجود نداشته باشد، پیشرو
هم وجود نخواهد داشت.
ولی اگر یکدیگر را در راه
ساختن عادات جدید حمایت کنیم، به این کشف نائل میشویم که بازکردن یک در برای دیگری،
بیشتر به خودمان منفعت میرساند.
نظرات
ارسال یک نظر