«وقتی اوضاع آروم شد، بیدارم کن»
ما این جمله را بطور طبیعی
و از روی غریزه در هنگام مواجهه با دردسرهای کوتاهمدت به زبان میآوریم. بحرانهایی
که میبایست مدیریت شوند یا بایستیم تا خودشان رد شوند. در چنین حالتی، هدف از سپریکردن
روزها، وقتگذرانی است تا زمانیکه شرایط به حالت عادی برگردد.
ولی گاهی اوقات، ما با شرایط
نیازمند تلاش و سختکوشی (Slog) سروکار داریم. شرایطی که در آن، تعداد روزها
آنقدرها هم کم نیست که بسادگی بتوان از آن صرفنظر کرد. در شرایط تلاش طاقتفرسا، عادتِ
«بایست تماشا کن، این نیز بگذرد»، حاصلی جز کمارزشکردنِ روزها و کاهش توانِ همکاری
ندارد.
در دوران تلاش سخت، حتی بطور
موقت هم که شده، ما شانس این را پیدا میکنیم تا شرایط عادیِ جدیدی را بپذیریم و اوضاع
جدیدی را سر و سامان دهیم. کسی مشتاق چنین وضعیتی نیست ولی بالاخره پیش میآید و وقتی
پیش آمد، سپریکردن زمان با رویای نوستالژیک وضعیت عادی قدیم، بیارزشترین کار ممکن
است.
وقتی به آنسوی مرز شرایط سخت
برسیم و به پشت سرمان بنگریم، چه همکاریها، چه آموختهها و چه خلاقیتهایی را مشاهده
خواهیم کرد؟
نظرات
ارسال یک نظر