سابقاً فروشندگان، از حق انتخاب
کمی برخوردار بودند. آنها فقط فروشی محلی به همسایگان محلی و کامیونیتی محلی داشتند.
بازاریابی انبوه (mass marketing)، اوضاع را تغییر داد. حالا دیگر
هدف، تغییر یکبارهی فرهنگ بود. شکستن رکوردها، تسخیر شوهای تلویزیونی و تابلوهای تبلیغاتی.
[بازاریابی انبوه، برای محصولاتی بکار میرفت که بعنوان مایحتاج عمومی و توسط عموم مردم مورد استفاده قرار میگیرند. یعنی یک محصول برای همه! بدون در نظر گرفتن سلایق مختلف مشتریها. این نوع بازاریابی، امروزه تقریبا منسوخ شده است و جای آن را بازاریابی گوشهای (niche marketing) گرفته است که بمعنای تمرکز روی بخشی کوچک، مشخص و بخوبی تعریفشده از بازار است.م]
ولی بجز چند استثنا، این روند،
دوباره با بازگشت رویکرد به سمت گروهها
(clusters)، جایگزین شده است.
شاید گروه، یک موضوع جغرافیایی
باشد ولی بیشتر احتمالش هست که امری روانشناختی باشد. یعنی فلان گروه از مردم به چه
چیزی باور دارند، با چه کسی در ارتباطند، به چه چیزی امید بستهاند و...
کسب اقلیت مخاطبان همیشگی (https://t.me/mostafamnbariT/278)، مستلزم آن است که
شما گروهتان را پیدا کنید و آنها را غرق در شور و شوق نگهدارید. گروه درستی را انتخاب
کنید و نمایشی از تصمیمات درست، رازآلود و سخاوتمندانه را برای آنها اجرا کنید. بدینگونه،
ایدهی شما پخش خواهد شد.
با این که ما همگی در جهان
به هم مرتبط هستیم، ولی آینده از آنِ نگرش محلی است.
The Future Is
Local.
️
نظرات
ارسال یک نظر