بدون استثنا، هر کسی چیزهایی
پیدا میکند که به آن اعتقاد و باور نداشته باشد. چیزهایی که آشکارا حقیقت (true) دارند و فقط ماییم
که نمیخواهیم آنها را بپذیریم.
تا حدودی شبیه اثر انگشت است.
گویی الگوی هر شخص از ناباوریهایش، مختص خود اوست. شاید به این باور داشته باشید که
آب از اتمها ساخته شده است ولی کرهی ماه از پنیر ساخته شده است! کسی چه میداند؟
ولی سوال جالب اینست که چه
اتفاقی باید رخ دهد تا شما عقیدهتان را تغییر دهید؟ چه استانداردی از استدلال برای
اثباتاش و از چه منابعی، برای شما کفایت میکند تا بپذیرید که چیزی که مطمئناید حقیقت
ندارد، حقیقت دارد؟
این یک نقطهی عالی برای شروع
میتواند باشد.
نظرات
ارسال یک نظر