خلاقیت بیش از هر زمانی اهمیت پیدا کرده است.
از تکتک ما میخواهند که خلاق باشیم و به صورت حرفهای، هرموقع که اراده کردیم به
افکار نابی دست پیدا کنیم.
ما توییت میکنیم، جلسه میگذاریم و مینویسیم
تا ایدهها را به اشتراک بگذاریم و با اینکارها، اغلب در حال مسابقهدادن برای یافتن
جایگاهمان، تغییر فرهنگ و یک اثرگذاری افتخارآمیز هستیم.
از طرفی، ما را شستشوی مغزی دادهاند که خلاقیت،
یک استعداد مادرزادی است. چیزی مرموز که در دستان افرادی برگزیده است.
ما نمیخواهیم که به موضوع خلاقیت از نزدیک
نگاه کنیم. چون میترسیم از سرمان بپرد!
چه مزخرفی!
خلاقبودن یک انتخاب است.
هیچ جادویی در کار نیست.
خلاقیت یک مهارت است، نه یک استعداد. خلاقبودن،
قابل یادگیری است. اگر ما به خودمان اعتماد کنیم، میتوانیم بیشتر از حد تصورمان ظاهر
شویم.
بهترین کارایی ما وقتی اتفاق میافتد که در
مورد یک چیزِ جدید، دست به مشارکت(contribution) میزنیم. در مورد چیزی سخاوتمندانه و فراگیر. چیزی که به یک پیشرفت و بهترشدن
میانجامد.
به نظر میرسد که مدتهاست دربارهی خلاقیت
دچار بدفهمی شدهایم. خلاقیت فقط برای عدهای معدود رزرو نشده است و چیزی نیست که فقط
جزو آرزوهای ما باشد یا از آن بترسیم.
خلاقیت مال ماست، به شرطی که برای آن آماده
باشیم.
نظرات
ارسال یک نظر