باهوشبودن(smart)، ارتباط کمی با متقاعدکنندهبودن(persuasive) دارد.
ولی ما هنوز هم اغلب اوقات فرض میکنیم که
یکی از این دو، کلیدِ رسیدن به دیگری است.
سالهای سال، افراد را تعلیم میدهیم که در
آزمونها خوب عمل کنند، با این باور که خوبتستزدن، آنها را باهوشتر کند.
فرض ما اینست که آنها خودشان به کشف ابزارهای
متقاعدسازی که درونشان نهفته است، نائل خواهند شد.
ما اساساً باهوشبودن را با متقاعدسازی، یکی
فرض کردهایم و فکر میکنیم که کاریزما یا فالوورها یا تاثیرگذاری، مفاهیمی همردیف
با بینش، آیندهنگری و یادگیری هستند.
خبر خوب اینست که متقاعدسازی و اقناع مخاطب،
یک مهارت است. اگر باهوش هستید، همه ما از تلاشی که صرفِ یافتن راهی برای لیدرشدن
میکنید هم سود خواهیم برد.
نظرات
ارسال یک نظر