شگفتآور است که ما در سایهی یک تلاش ساده،
تا چه حد میتوانیم از پسِ کارها برآییم.
وقتی میایستیم و بهترین تلاشمان را به نمایش
میگذاریم، چه در نوشتن، چه در بازی گلف یا در زمینهی فروش، میتوانیم اتفاقاتی را
رقم بزنیم.
اما بعد که نیروی درونیمان ته میکشد و درعینحال،
در پیِ تأثیرگذاری بزرگتری هم هستیم، درمییابیم که انرژیگرفتن
برای ادامهی مسیر، بخاطر موانعِ سرِ راه، کار خیلی سختی است.
اینجاست که ما به یادگیری تکنیک نیاز پیدا
میکنیم.
تکنیک یک رویکرد غیرطبیعی به مسأله است که
با تمرین، طبیعی میشود. تکنیک یک روشِ غیرواضحِ حلمسأله است. بندرت پیش میآید که
آماتورها و تازهکارهای سختکوش، حتی تکنیکهای مربوط به کار خودشان را هم یاد بگیرند.
متعهدشدن به یک تمرین، کلیدِ یافتنِ تکنیکهای
مفیدِ بیشتر است.
شما که تا این مرحله رسیدهاید، بخاطر آنست
که رویکرد طبیعی برایتان مفید بوده است. ولی برای رفتن به سطح بعدی، به تکنیک نیاز
پیدا خواهید کرد که طبق تعریف، چیزی نیست که خودتان به طور طبیعی از آن خبر داشته باشید.
اگر افرادی هستند که در سطح متفاوتی از شما
بازی میکنند و احساس میکنید نسبت به شما رویکردشان غیرطبیعی است، شاید لازم است بدنبال
تکنیکی باشید که تا بحال از چشم شما دور مانده است.
.
نظرات
ارسال یک نظر