دوندهی مادرزاد: نام آلبوم موسیقی از BruceSpringsteenدر سال ۱۹۷۵.م
نیمهی ابتدایی زندگینامهی Bruce
Springsteen، بعضی چیزها را کاملاً روشن میکند:
او توانایی مادرزادی برای نواختن گیتار را
نداشت. در واقع پس از آموزشهای اولیه، او نواختن را رها کرد، طوری که حتی قادر به
نواختن یک نوت هم نبود.
استعداد خوانندگی نداشت. هر گروهی که او جزو
آن بود، به یک خوانندهی اصلی نیاز داشت ولی Bruce Springsteen، آن خوانندهی اصلی
نبود.
به همین دلیل بود که همه او را ترک کردند.
مخاطبان از او فاصله گرفتند. اولین مدیر برنامهاش به تلفنهای او پاسخ نداد. هم گروهیهایش
خسته شدند و او را رها کردند.
او حتی رانندگی هم بلد نبود. نه تنها در دوران
دبیرستان با دختران قرار نمیگذاشت بلکه حتی اهل ولگردی در شهر هم نبود تا حداقل، جذابیت
یک ستارهی راک را داشته باشد.
دربارهی اهمیتِ استعداد(Talent)، مبالغه شده است. در
حالیکه مهارت(Skill)، چیزی قابل دستیابی است.
همهی لیدرهای خلاق، ویژگیِ مشترکی دارند:
به نمایشگذاشتنِ هر آنچه که در چنته دارند. چه در کسبوکار، چه در هنر یا در جامعه.
آنها بدون توجه به واکنشی که جهان در برابرشان دارد، برخلاف طبیعت نوپای مهارتشان،
و علیرغم تردیدهایی که وجود دارد، مدام کارشان را پیش میبرند.
نقش جامعه، اساسی است. افرادی که دوروبرِ خودتان
جمع کردهاید، میتوانند داستان شما را تقویت کنند و استاندارد کار را برای شما بالاتر
ببرند و کار را کمی برایتان سختتر کنند.
پس از رسیدن به موفقیت، جامعه، جزئی اساسی
از داستان موفقیت شما میشود. ولی اول باید به پیمودن این مسیر متعهد شوید.
.
نظرات
ارسال یک نظر